Installment Plan

ˌɪnˈstɒlməntˈplæn ˌɪnˈstɒlməntplæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
خرید یا فروش اقساطی، پرداخت اقساطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد installment plan

  1. noun deferred payment plan
    Synonyms: borrowing, consumer credit, hire purchase plan, installment buying, installment credit, layaway plan, store credit, time payment plan

ارجاع به لغت installment plan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «installment plan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/installment plan

لغات نزدیک installment plan

پیشنهاد بهبود معانی